وای از این دل بهانه گیر
باز بهانه کسی را میگره که خودم دست زیر الاشه میمانم
باز بهانه ای کسی را میگره که این شب ها بخاطرش گوشه ترین گوشه ای اتاق را اختیار میکنی و زانو هایت را تنگ به آغوش میکشی
فقط مینشینی و با نگاه سنگینت به عکس پروفایلش خیره میشی
و با دنیایی از درد لبخند میزنی
وای از این لحظه های نفس گیر
وای از این دل بهانه گیر
مرا هم آغوش غم ها کرد
ای دل لعنتی نابودم کردی
من دیگر در نهایت بودن رسیدم
شکسته ام ,از دست رفته ام
وای از این دل بهانه گیر
تو اسیری،اسیری کسی که تا ابد باید با یادش زندگی کنی دلم.
خدایا تنها تو میتانی درکم کنی .